روایات نامربوط به امام زمان

تفاوت اخبار در مورد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با روایات موجود درباره پیامبر (ص) یا امامان دیگر این است که آنها در دوران خود تاریخ جاری بودند و برای ما تاریخ ماضی؛ بنابراین اطلاعات موجود درباره نگرش آنها و اقداماتشان هم اکنون تا حد زیادی برای ما مشخص است، اما آنچه درباره امام زمان آمده است همگی درباره آینده است؛ آینده‌ای که هنوز نیامده است.

 یکی از اشتباهاتی که درباره اخبار حضرت مهدی رخ داده است در هم آمیخته شدن آنها با اخباری از آینده است که از ائمه درباره افراد و دوران‌های دیگر به ما رسیده است؛  گویی هر خبری از آینده مربوط به مهدی عجل الله خواهد بود .  در این مقاله نمونه‌هایی از روایات بسیار مشهور درباره ظهور اشاره خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که آنها به حضرت مهدی عجل الله مربوط نخواهند بود .

در قسمتی از خطبه ۹۳ نهج البلاغه ، که محتوای آن معروف است ، علی علیه السلام اره گستره علم خود سخن می‌گوید و پس از دعوت مردم به پرسش از خود می‌فرماید:

 چنانکه از این سخنان پیداست، ائمه علیهم السلام درباره گروه‌های مختلفی در آینده اخباری به مردم داده‌اند و این اخبار تنها درباره حضرت مهدی نبوده است. ابن ابی الحدید معتزلی در این باره می‌نویسد: اخبار علی علیه السلام ( درباره آینده را)  آزموده‌ایم و آنها را موافق (وقایع) یافته‌ایم و به صدق ادعای او استدلال می‌کنیم؛ همچون اخباری از ضربت خوردنش و رنگین شدن محاسنش به خون و اخبارش از کشته شدن فرزندش حسین علیه السلام و آنچه هنگام عبور از کربلا درباره آنجا گفت و اخبارش درباره خلافت معاویه پس از خود و همچنین اخبار پیرامون حجاج و یوسف بن عمر و آنچه درباره خوارج نهروان خبر داد. به علاوه خبرهایی همچون ظهور پرچمهای سیاه از خراسان و کشته شدن نفس زکیه در مدینه نیز در میان سخنان آن حضرت به چشم می خورد که مربوط به ایام قبل از ظهور است.

در خطبه ۹۳ حضرت علی (ع) از آیندۀ بنی امیه خبر میدهد:

در این قسمت به وضوح پیشگویی علی (ع) را درباره خشونت و خونریزی فردی دیدیم که بنی امیه را از تخت به زیر میکشد. این خبر در طول تاریخ به وقوع پیوست و عبدالله بن علی معروف به سفاح، بنی امیه را قتل عام کرد. ابن ابی الحدید نیز در توضیح این قسمت از خطبه نوشته است که این کلام از سقوط بنی‌امیه خبر می‌دهد و این همان گونه اتفاق افتاد که علی علیه السلام گفته بود؛ آنگاه ادامه داده است ارباب سیره همگی روایت کرده‌اند که مروان بن محمد و گفته است زمانی که عبدالله بن علی بن عبدالله بن عباس را در برابر خود در لشکر خراسان مشاهده کرد چنین آرزو کرد که کاشت به جای این جوان علی بن ابی طالب تحت آن پرچم بود.

همانطور که ملاحظه می‌کنید این خطبه با آخر الزمان و مهدی عجل الله هیچ ارتباطی ندارد اما در نسخه‌ی دیگری از این خطبه در شرح نهج‌البلاغه‌ی ابن اب الحدید مطلب به گونه‌ی دیگری آمده است. ابن ابی الحدید نوشته است:

سید رضی تمام خطبه را ذکر نکرده و این خطبه اضافاتی نیز داشته است که برخی از اصحاب سیره با عبارات دیگری آن‌ها را نقل کردند او این اضافات و اختلاف‌ها را در ۳ بخش آورده است که ۲ بخش از آن‌ها به بحث ما مربوط است. این ۲ بخش در ذیل عنوان می‌شود:

در متن دوم وجود عبارات «همانا خدا به وسیله‌ی مردی از ما اهل بیت فتنه را از مردم برکنار می‌کند» و «پدرم به فدای پسر بهترین کنیزان» بیانگر این است که علی علیه السلام در این خطبه از مهدی عجل الله نیز سخن گفته است. اما در دو متن اضافه‌ای که ابن ابی الحدید آورده این بخش از سخنان علی علیه السلام با آنچه درباره‌ی بنی‌عباس فرموده در هم آمیخته است؛ یعنی احتمالا جملات این متن همگی از علی علیه السلام بودند، اما جای آنها را راوی عمدا یا سهوا تغییر داده است.

برای مثال جمله‌ی «جز به زبان شمشیر با آنان سخن نگوید» عین عبارتیست که در متن سید رضی در نهج البلاغه درباره‌ی کسی آمده که بنی امیه را نابود می‌کند. اما در متن دوم گویی این مطلب درباره‌ی مهدی عجل الله نقل شده است. در متن سید رضی علی علیه السلام می‌گوید «ما از فتنه‌ی بنی امیه بر کناریم و در آن زمان کاری نخواهیم کرد» یعنی آن که در برابر بنی‌امیه خواهد ایستاد، کس دیگری است. در متن دوم نیز به این مطلب اشاره می‌کند که «به اهل بیت پیامبرتان بنگرید؛پس اگر آنان بر جای خود نشستند، شما هم بنشینید و اگر از شما یاری خواستند، آنها را یاری دهید» اما در همین متن پس از بیان جمله‌ی «همانا خدا به وسیله‌ی مردی از ما اهل بیت فتنه را از مردم برکنار می‌کند» که ممکن است نشانه‌ی فتنه‌ی آخرالزمان باشد، و همچنین اشاره به مهدی عجل الله با عبارت پسر بهترین کنیزان در عبارات بعدی به فتنه‌ی بنی امیه می‌پردازد و می‌فرماید: «خدا او را برای درافتادن با بنی امیه برانگیزد تا آنجا که آنان را تار و مار کند.» دوران بنی امیه چندین قرن پیش به اتمام رسیده و هنوز ظهور اتفاق نیفتاده است. پس آشکار است که این عبارت درباره‌ی مهدی عجل الله مصداق ندارد.

به علاوه با توجه به آنچه در تاریخ اتفاق افتاده است می‌دانیم که بنی امیه را اهل بیت علیه مسلم تار و مار نکردند، بلکه بنی عباس چنین کردند و تاریخ گواه است که علی رغم اصرار مردم، امام صادق علیه السلام در آن زمان با قیام بنی عباس همراهی نکرد. ابن اب الحدید نیز در تحلیل خود متوجه این موضوع بوده است که عبارات مربوط به سقوط بنی‌امیه به آخرالزمان ربطی ندارد؛ اما چون قسمت‌های اول و دوم را از الغارات ثقفی که نویسنده‌ای شیعه است نقل کرده، چنین نگاهی درباره‌ی ارتباط مهدی عجل الله با بنی امیه را به عقاید شیعه درباره‌ی رجعت نسبت می‌دهد و آن را جزو عقاید خود درباره‌ی مهدی عجل الله نمی‌داند. در حالی که در دوره‌ی ظهور دیگر از شوکت بنی‌امیه خبری نیست که کسی آن را بشکند. درهم آمیختگی ایجاد شده در نقل قول از علی علیه السلام درباره‌ی دو ماجرای متفاوت، عده‌ای را به این تصور کشانده که عبارات «جز به زبان شمشیر با آنان سخن نگوید»، «کشتار و نابودی است که بدان محکوم شوند» و «۸ ماه شمشیر بر دوش دهد» نیز درباره‌ی مهدی عجل الله است، در حالی که چنین نیست.

آنچه مسلم است این است که علی علیه السلام در این خطبه درباره‌ی سرنوشت بنی امیه سخن گفته است. از سوی دیگر چنان که در منابع تاریخی آمده است ابوالعباس اولین خلیفه‌ی عباسی در صفر سال ۱۳۲ وارد کوفه شد و پس از گرفتن بیعت از مردم، چند هفته بعد یعنی در دوازدهم ربیع الثانی سال ۱۳۲، خود را خلیفه خواند. آنگاه عمویش عبدالله بن علی را به جنگ مروان دوم، آخرین خلیفه‌ی اموی، فرستاد. مروان در جنگ شکست خورد و فرار کرد اما عبدالله دست از تعقیبش برنداشت و او را تا دمشق، اردن و فلسطین تعقیب کرد تا اینکه در ۲۶ ذیحجه‌ی سال ۱۳۲، یعنی ۸ ماه پس از به خلافت رسیدن ابوالعباس برادر عبدالله بن علی، در روستای کوچکی به نام بوصیر در مصر او را کشت.

با قتل مروان، حکومت اموی رسما سقوط کرد و عباسیان قدرت خود را تثبیت کردند. به نظر می‌آید ۸ ماهی که در خطبه‌ی علی علیه السلام آمده است به این زمان اشاره می‌کند؛ زیرا در این ۸ ماه به دستور ابوالعباس امویان را قتل عام کردند. حتی به فرمان او عبدالله بن علی قبور بنی‌امیه را شکافت و اجسادشان را از قبل بیرون کشید و سوزاند. او قبر هشام بن عبدالملک را نیز شکافت و استخوان‌های پوشیده‌ی هشام را شلاق زد تا انتقام شلاق خوردنش از او را بگیرد. علی علیه السلام در این خطبه به جنایات اینان اشاره کرده است.

متاسفانه همانند این روایت در برخی از روایات دیگر نیز ویژگی‌های قیام شفا در بیان ویژگی‌های قیام مهدی عجل الله ثبت شده است. اگر این‌ها مشخصات امام زمان عجل الله بود و سفاح تا این حد به مهدی علیه السلام شبیه بود حتما ائمه از او حمایت می‌کردند؛ در حالی که بنا بر گزارش‌های تاریخی امام صادق علیه السلام هیچگاه از قیام عباسیان حمایت نکرد. شهرستانی گزارش کرده است که ابومسلم خراسانی در نامه‌ای از امام صادق دعوت کرد که خلافت را بپذیرد، اما امام در پاسخ او نوشت: «نه تو از یاران منی و نه زمانه زمانه‌ی من است

در مورد جابه‌جایی عبارات خطبه‌ی مذکور دو احتمال را می‌توان در نظر گرفت:

احتمال اول اینکه ممکن است مشکل در فهم راوی از سخنان علی علیه السلام باشد و این که در هنگام بیان نتوانسته باشد اخبار مربوط به آینده‌ی دور و نزدیک را از هم تفکیک کند.

احتمال دوم این است که راوی به عمد و برای جلب حمایت مردم از عباسیان مطلب را چنین جابجا کرده باشد. برای آگاهی بیشتر از احتمال اخیر به این قسمت از نوشته‌ی ابن ابی الحدید درباره‌ی بنی امیه توجه کنید: «آگاه باشید تا هنگامی که آن را درک کردید پس یاری کنید گروهی را که صاحب پرچم اند». در بررسی تاریخی واقعی سقوط بنی‌امیه، بنی عباس و ابومسلم خراسانی صاحبان پرچم قیام علیه امویان بودند که اهل بیت آنها را یاری نکردند. اما این متن به گونه‌ایست که گویی علی علیه السلام مردم را به یاری بنی‌عباس فراخوانده است، در حالی که در متن سید رضی علی علیه السلام اهل بیت را از فتنه‌ی بنی امیه برکنار می‌داند که این مطلب با واقعه‌ی تاریخی مورد نظر سازگار است. البته این احتمال وجود دارد که علی علیه السلام در ضمن این خطبه، مطلبی در حمایت از مهدی (عج) و تشویق به یاری او بیان کرده باشد که با قسمت‌های مربوط به بنی امیه و بنی عباس در هم آمیخته باشد. در هر حال از آنجا که ما به متن سید رضی و همچنین وقایع تاریخی دوران افول بنی امیه و سر کار آمدن بنی عباس دسترسی داریم، کارمان در پالایش این روایت پیچیده نیست.

در ادامه به نکات دیگری از این دست خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

منبع:

کتاب در انتظار کدام منجی نوشته دکتر مژگان آهنگر داودی – انتشارات پناه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *